من و به حال ِ من رها نکن ..

از بعضی چیزا نباید گذشت ... میدونی اگه قرار به یه طرفه بودن باشه آدم کم میاره هیچ فرقی هم نمیکنه .. یه طرفه سربالایی .. یه طرفه سرپایینی ..کلا رو روالی بی روالی .. یکنواخت یکنواخت یکنواخت ..کم میاری یه جایی .. از همین روست که بعد ِ یه روزایی .. شبایی .. بعد ِ شنیدن یه حرفایی میبینی هنوز زنده ایی .. زنده ایی .. چون که قرار نیست با اینا بمیری .. نه .. نه مُردن به ایناست نه نمُردن .. و همین ِ که آدمو میکشونه دنبال خودش .. برا زنده موندن .. برا ادامه دادن .. نمیشد از امروز گذشت از خود ِ 5:59 صبح تا خود الان به هزار و یک دلیل .. که خود هزار و یک دلیل رو خود تو بعله خود ِ تو به وجود آوردی ... و تو قطعا که نمیدونی یه همچین قدرتی داری که کل ِ زندگی منو تو یه لحظه عوض کنی .. بدون حرف حتی .. بله بدون نگاه حتی .. امروز و یادم نمیره .. مطمئن باش بمیرمم اینو یادم نمیره .. هیچ چی نگو .. هیج ِ هیچ هیچم که بوده باشه به رسم زنده بودن .. همه زنده بودن من بود قسم به زمین و زمان .. باید یه چیزی شده باشه که امروز انقد قشنگ شده ؟ هومم ؟! زمین .. هوا .. من .. تو .. دُنیا داره میخنده امروز .. امروز لبخند خدا بود .. : ) خواستم بگم که گفته باشم , همون عمق ِ عمق ِ داغونی بود همون عمق ِ عمق رو میشه برای حال ِ خوب داشت .. و زندگی به شدت گرد است و به شدت تر حوالی تو میچرخد ! من به اومدن یه روز ِ خوب همیشه ایمان داشتم و دارم , میاد قول میدم : ) شما هم ایمان بیاورید باشد که رستگار شوید .. 

+استیکره تو وایبر که یادته .. هوممم ؟ همون که من بود دیگه ! اوهومم ..  : )

:دی