من به یک معجزه تو این حوالی نیاز دارم ..

ساخت وبلاگ

قرار بود تو زندگی یه آدم غیر احساسی بشم .. زد و من شُدم احساسی ترین آدم رو زمین .. ! تو زندگی قرار بود خیلی کارآ انجام بدم .. زد و هیچ کاری انجام ندادم .. قرار بود تو بیست و چند سالگی هام نصف دُنیا رو هم که عوض نکرده باشم .. زندگیمو ساخته باشم .. دُنیا کجا بود ! من دُنیای خودمم نساختم .. اصلا قرار بود من قشنگ ترین بیست و چند سالگی های دُنیا رو داشته باشم .. بازم زد و من گند ترین بیست و چند سالگی های دُنیا رو ساختم .. تو قبل ترآ فکر میکردم سی سالگی آخرشه دیگه .. یعنی همون جا که باید بشینی به گذشته ت فکر کنی و کیف کنی هی لبخند بزنی .. بعد به دور و اطرافت نگاه کنی بازم هی کیف کنی لبخند بزنی به هرچی که تا الان داری .. کیف تر کنی از اینی که حالا هستی .. و دیگه لازم نیست کاری کرد .. چون سی سالگی لابُد آخرش بود .. و بازم زد و هیچ چی نشد .. هیچ چی تو گذشته .. هیچ چی تو حال .. و چشمم آب نمیخوره از هیچ آینده ایی .. ! انقدر کم مونده به سی سالگی ها که باورت نمیشه .. که لابُد باید معجزه اتفاق بیوفته فقط‌ ! که خُب باید اعتراف کنم من هنوزم به معجزه اعتقاد دارم .. حالا از اون دُخترک که فکر میکرد سی سالگی ته همه چیزه ، چیزی نمونده .. نه که چیزی عوض شده بود .. اصلا لعنتی ترین قسمتش همینه که هیچ چی عوض نمیشه .. بازم سی سالگی ته همه چیزه .. آخرشه .. همیشه دور بوده برام .. الانم دور ِ .. می ترسم ازش که بیاد و من باز بی تو باشم .. زنده می مونم ؟! این میشه بدترین حالت زنده بودن ! میدونی که تموم شُدی اما میبینی که هنوز زنده ایی ! و دیگه چیزی نیست که بچسبی بهش و ادامه بدی .. چون اینجا دیگه آخرشه .. اما نه ! .. آدم فقط خیال میکنه که زنده نمی مونه .. که دق میکنه .. اما زنده می مونه .. دق نمیکنه .. میگن هیچ وقت دیر نیست .. شنیدی ؟!‌ اما من میگم سی سالگی دیره .. برا خیلی کارآ .. برا دیونه بازیا .. برا خیلی کارآ که باید میشد و نشد .. برا خیلی کارآ که باید میکردم و نکردم هیچ وقت .. 

I Was Falling High by MartinStranka

دارم جهان را دور می ریزم .. ...
ما را در سایت دارم جهان را دور می ریزم .. دنبال می کنید

برچسب : من به یک احساس خالی دلخوشم,من به یک آینه,من به یک سیب خشنودم,من به یک پری نیازمندم,من به یک پری نیاز دارم,من به یک تعلیم نادانت کنم,من به یک مشاور نیاز دارم,من به یک معجزه می اندیشم,من به یک خانه می اندیشم,من به یک دیدار نادانت کنم, نویسنده : beatrissso بازدید : 195 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 21:38