دارم جهان را دور می ریزم ..

متن مرتبط با «حوالی جایی بی اسم» در سایت دارم جهان را دور می ریزم .. نوشته شده است

بیست و یکمین روز بهار بود .. 

  • ABOUT ME کم کم تفاوت ظریف میان نگه داشتن یک دستو زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت.اینکه عشق تکیه کردن نیستو رفاقت، اطمینان خاطرو یاد میگیری که بوسه ها قرارداد نیستندو هدیه ها، عهد و پیمان معنی نمیدهند.و شکست هایت را خواهی پذیرفتسرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای بازبا ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانهو یاد میگیری که همه ی راههایت را هم امروز بسازیکه خاک فردا برای خیال ها مطمئن نیستو آینده امکانی برای سقوط به میانه ی نزاع در خود داردکم کم یاد میگیریکه حتی نور خورشید می سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری.بعد باغ خود را می کاری و روحت را زینت می دهیبه جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.و یاد می گیری که میتوانی تحمل کنی...که محکم هستی...که خیلی می ارزی .و می آموزی و می آموزیبا هر خداحافظییاد می گیری ..."خورخه لوئیس بورخس"_____________________رضا ( خسرو شکیبایی ): ببین دلخوری، باش. عصبانی هستی، باش. قهری، باش . هر چی می خوای باشی باشولی حق نداری با من حرف نزنی . فــَمیــدی ؟‎"خانه سبز"________________به صد مرگ ِ سخت به صد مرگ ِ سخت تر در زندگی لحظاتی هست که به صد مرگ ِ سخت تر می ارزند ..خاطره ای شاید ..رویایی ..اتفاقی .."حسین پناهی "________________نزديکتر ... اصلا هيچ!خودم می‌آيميک جوری می‌بوسمتکه بوسه از شدتِ حسادتحاليش نشود چه بر فهمِ علاقه رفته است! "سید علی صالحی "ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاصلن به تو افتاده مسیرم که بمیرم .."فاضل نظری" بخوانید, ...ادامه مطلب

  • گرچه به صورت تقریبی ..

  • ABOUT ME کم کم تفاوت ظریف میان نگه داشتن یک دستو زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت.اینکه عشق تکیه کردن نیستو رفاقت، اطمینان خاطرو یاد میگیری که بوسه ها قرارداد نیستندو هدیه ها، عهد و پیمان معنی نمیدهند.و شکست هایت را خواهی پذیرفتسرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای بازبا ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانهو یاد میگیری که همه ی راههایت را هم امروز بسازیکه خاک فردا برای خیال ها مطمئن نیستو آینده امکانی برای سقوط به میانه ی نزاع در خود داردکم کم یاد میگیریکه حتی نور خورشید می سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری.بعد باغ خود را می کاری و روحت را زینت می دهیبه جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.و یاد می گیری که میتوانی تحمل کنی...که محکم هستی...که خیلی می ارزی .و می آموزی و می آموزیبا هر خداحافظییاد می گیری ..."خورخه لوئیس بورخس"_____________________رضا ( خسرو شکیبایی ): ببین دلخوری، باش. عصبانی هستی، باش. قهری، باش . هر چی می خوای باشی باشولی حق نداری با من حرف نزنی . فــَمیــدی ؟‎"خانه سبز"________________به صد مرگ ِ سخت به صد مرگ ِ سخت تر در زندگی لحظاتی هست که به صد مرگ ِ سخت تر می ارزند ..خاطره ای شاید ..رویایی ..اتفاقی .."حسین پناهی "________________نزديکتر ... اصلا هيچ!خودم می‌آيميک جوری می‌بوسمتکه بوسه از شدتِ حسادتحاليش نشود چه بر فهمِ علاقه رفته است! "سید علی صالحی "ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاصلن به تو افتاده مسیرم که بمیرم .."فاضل نظری" بخوانید, ...ادامه مطلب

  • طاقت بیار ..

  • کاش آروم بشم .. کاش میشد آروم بشم .. کاش میدونستم چطور باید آروم بشم .. کاش یکی بود آرومم کنه .. کاش خودم از پسش برمیومدم.. کاش همه چی تموم شه .. کاش یه لحظه آروم شم .. کاش آروم شم .. کاش تموم شم .. کاش تموم شم .. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • برای تویی که نمیخونی .. نمیبینی .. نمیفهمی .. و و و نمی آیی .. ری را ی ِ من ..

  • حداقل الان میدونم تو هیچ وقت به این دُنیا نمیایی .. به طور قاطع نه ولی خوشحالم که پا نمیزاری به این کوفتی .. این زندگی هیچی نداره .. ما حق انتخاب نداریم مثلا خود ِ من اگه روز قبل اولی میومدن میپرسیدن , ...ادامه مطلب

  • اسم شهرش دریا بود...

  • موج میخورد به پاهام.. انگار داشتم میرفتم جلو و عقب هر بار باهاش.. واقعی بود.. بابا لامصب واقعی بود من پاهام خیس بود .. من گوشم پر بود از صداش .. بی نهایت بود، خاکستری بود به جان خودم تو مه غرق بود .. باور کن از هر جا که نگا میکردی دریا بود.. کوچه خیابون.. باورم میکنی؟ شن بود پر کفشم لای انگشتام.. نرم بود قلقلکم میداد..! لا مصب دارم میگم سرد بود ! من هی داشتم میرفتم ، میومدم.. میرفتم، میومدم.. باور میکنی حرفامو ؟ نگو خواب بودی باشه ؟, ...ادامه مطلب

  • نباید میخوابیدم... اما خوابم برد...

  • نمیتونه واقعیت داشته باشه.. نباید# واقعی باشه..  بگو خوابم#، بیا بیدارم کن بندازم تو فردایی که انقد نترسم ازش، من دارم غرق میشم، بیا بیدارم کن.. من نمیتونم تنهایی ردش کنم اینجا برا من دور ِ، اینجا از هم, ...ادامه مطلب

  • از خواب قصه بلند شو .. اسب چوبیتو رها کن .. ماه پیشونی مال ِ قصه ست ..

  • یه روزی / یه شبی یه جایی چنان زمین میخوری که دیگه نمیبینی که بتونی بلند, بشی و رو پاهات بایستی !‌ تو اون روز تو تموم میشی .. میمیری .. اینکه چقد طول میکشه که به خودت بیایی بتونی تو آینه به خودت  نگاه ک, ...ادامه مطلب

  • شتاب کردم که آفتاب بیاید .. نیامد ..

  • شتاب کردم که آفتاب بیایدنیامددویدم از پیِ دیوانه‌ای که گیسوانِ بلوطش را به سِحرِ گرمِ مرمرِ لُمبرهایش می‌ریخت که آفتاب بیایدنیامدبه روی کاغذ و دیوار و سنگ و خاک نوشتم که تا نوشته بخوانندکه آفتاب بیایدنیامدچو گرگ زوزه کشیدمچو پوزه در شکمِ روزگارِ خویش دویدمدریدمشبانه روز دریدمکه آفتاب بیایدنیامدچه عهدِ شومِ غریبی!زمانه صاحبِ سگ، من سگشچو راندم از درِ خانهز پشت بامِ وفاداریدرون خانه پریدمکه آفتاب بیایدنیامدکشیده‌ها به رُخانم زدم به خلوتِ پستوچو آمدم به خیاباندو گونه راچنان گدازه‌ی پولاد سوی خلق گرفتمکه آفتاب بیایدنیامداگرچه هق هقم از خواب، خوابِ تلخ برآشفت خوابِ خسته و شیرین بچه‌های جهان راولی، گریستن نتوانستمنه پیشِ دوستنه در حضور غریبهنه کنجِ خلوتِ خودگریستن نتوانستم که آفتاببیایدنیامد۷۰/۲/۹ – تهرانLet's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از خلوت این کوچه های پُر ترس ، تا هجوم این سایه های بی مغز .. *

  • نه من میخوام بدونم مگه مجبوری ؟! .. مگه مجبورم !! یعنی نمیفهمی .. یعنی معلوم نیست .. مجبورم .. هیچ چی هیچ فرقی نکرده فقط من دارم خودمو میکُشم که همه چی فرق کرده .. آره خب همه چی فرق کرده همه چی جز من ..!‌من همون به کمال رسیده ی ِ پُر حماقتم .. که دچار یه بیماری به نام تباه کردن خودشو و زندگی به بهتر, ...ادامه مطلب

  • خیلی دور .. خیلی نزدیک .. جایی درون من .. دور تر از نزدیک .. /

  • ABOUT ME کم کم تفاوت ظریف میان نگه داشتن یک دستو زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت.اینکه عشق تکیه کردن نیستو رفاقت، اطمینان خاطرو یاد میگیری که بوسه ها قرارداد نیستندو هدیه ها، عهد و پیمان معنی نمیدهند.و شکست هایت را خواهی پذیرفتسرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای بازبا ظرافتی زنانه و نه اندوهی کود, ...ادامه مطلب

  • من به یک معجزه تو این حوالی نیاز دارم ..

  • قرار بود تو زندگی یه آدم غیر احساسی بشم .. زد و من شُدم احساسی ترین آدم رو زمین .. ! تو زندگی قرار بود خیلی کارآ انجام بدم .. زد و هیچ کاری انجام ندادم .. قرار بود تو بیست و چند سالگی هام نصف دُنیا رو هم که عوض نکرده باشم .. زندگیمو ساخته باشم .. دُنیا کجا بود ! من دُنیای خودمم نساختم .. اصلا قرار بود من قشنگ ترین بیست و چند سالگی های دُنیا رو داشته باشم .. بازم زد و من گند ترین بیست و چند سالگی های دُنیا رو ساختم .. تو قبل ترآ فکر میکردم سی سالگی آخرشه دیگه .. یعنی همون جا که باید بشینی به گذشته ت فکر کنی و کیف کنی هی لبخند بزنی .. بعد به دور و اطرافت نگاه کنی بازم هی کیف ,من به یک احساس خالی دلخوشم,من به یک آینه,من به یک سیب خشنودم,من به یک پری نیازمندم,من به یک پری نیاز دارم,من به یک تعلیم نادانت کنم,من به یک مشاور نیاز دارم,من به یک معجزه می اندیشم,من به یک خانه می اندیشم,من به یک دیدار نادانت کنم ...ادامه مطلب

  • حوالی جایی بی اسم ..

  • صدای باد توی ِ نی زار میپیچید .. رقص کنان .. رقص کنان با هم زمزمه میکردند و تاب  میخوردند روی دست های باد .. یک جوری قشنگ که انگار تو بودی داشتی تو گوشم زمزمه میکردی .. چشم هامو بستم .. دست هامو دراز کردم دست هاتو بگیرم ..باد آمد .. چشم هامو باز کردم تو نبودی .. صدا آمد .. باز هم صدا آمد .. باز هم تو نبودی .. دُنیای آدم ها با هم فرق میکنه .. تو یه دُنیا باید چشم ها رو باز کرد و تو رو دید .. تو یه دُنیا هم باید چشم ها رو بست و تو رو دید .. تا هزار سال ِ بعد هم چشم هامو که باز میکردم تو نبودی .. صدای باد لای ِ موهاشون میپیچید و میشد این را بعد از زمزمه ی ِ تو قشنگ ترین زمزمه ی ِ ,حوالی جایی بی اسم ...ادامه مطلب

  • بیخیال هرچی اتفاق‌ ِ افتاده و نیوفتاده ست ..

  •   بیخیال همه چی ..بیخیال من .. بیخیال تو .. بیخیال ما ..! بیخیال هرچی خواب و ترانه ست .. بیخیال هرچی آواز و پرنده ست .. بیخیال هرچی پَر ُ و پرواز اصلا .. ! بی خیال آب و آینه .. بیخیال شب و رویا ..  بیخیال روز و رویا .. بیخیال هرچی رویا اصلا ..!  بی خیال روز و شب ... بیخیال قایق و دریا ..  بیخیال ماهی و حوضش ...  بی خیال ِ چشم ها .. حرف ها .. قلبا .. دردا .. بیخیال ِ زنده بودن و مُردن ..! بی خیال هرچی پیچ ِ تند کوچه ست .. ! ... بی خیال ِ هرچی باد ِ لای ِ موهاست ..  بیخیال ِ بید ِ مجنون .. ! بیخیال ِ حرف ِ مردم ..  !‌بیخیال ِ‌هرچی رسیدن و نرسیدن .. بی خیال ِ هرچی ماه ِ پشت ِ شیشه ست .. بیخ, ...ادامه مطلب

  • آبی مپندارید جانم را..

  • دارم جهان را دور می ریزم .. دارم جهان را دور می ریزم .. دارم  جهان را دور می ریزم .. دارم جهان را دور .. دارم جهان را .. دارم جهان را .. دارم .. جهان را .. جهان .. ... .. . ول کن جهان را .. قهوه ات یخ کرد ..!, ...ادامه مطلب

  • کجایی تو ؟!‌..

  • هوووم ؟! داری به چی فکر میکنی ؟! دارم فکر میکنم من کی قرار ِ .. قرار ِ‌؟اووومم آدم بشم .. ! اگه اصلا قرار باشه که این مهم صورت بگیره .. مهم ؟!‌یه همچین چیزایی دیگه ! یه جایی .. یه روزی .. گفته بودم .. باور کن گفته بودم دخترم .. دخترکم از هیچ چی .. هیچ چی به معنای واقعی ! میفهمی اینو ؟! بفهم .. لطفا بفهم ! نه ناراحت شو نه خوشحال .. نه فکر کنی چیزی شده .. نه هیچ خبری نیست .. فقط گاهی همه چی زیادی روشن میشه .. حالا میبینی هیج خبری هم نیست ! نشستی تو باشگاه با کلی آهنگ اوومم نمیدونم آهنگ دیگه اونم با صدای خیلی بالا ! انقدر که صدای فکر کردن تو مغز خودتم نشنوی .. بعد یهو همه چی انقدر, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها